سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
ماورای سکوت
پشت این هیچ بلند هیچ نبود !!
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 4
بازدید دیروز : 2
کل بازدید : 180693
کل یادداشتها ها : 70
خبر مایه


 1_ سالهاست که با خودم تکرار می کنم "‌آدمها را همان طور که هستند بپذیر و دوست داشته باش ، نه آنطور که تو می خواهی باشند "‌

به این جمله خیلی فکر می کنم ...

خودم هم دقیق نمی دانم یعنی چه؟

 یعنی این که وقتی من دلم می خواهد آدمها صادق و عاقل باشند ، اگر نبودند باز هم باید دوستشان داشت ؟!

یا این که از اول از هیچ کس ، هیچ بتی در ذهنم نسازم که اگر با نزدیک شدن این بت شکست ، مرا هم با خودش بشکند ...!!

 

2_ و من مانده ام آنها که خدا ندارند ،‌ دنیا را چگونه تحمل می کنند؟!!

دل خوشی شان چیست؟!!

 

3_ بعضی وقتها فقط خداست که می تواند جلویت را بگیرد ...

 

4 _‌ اتفاقی ساده افتاد ،‌به سادگی افتادن یک برگ از درخت ...

اولی با این اتفاق صبور و محکم شد ...

دومی خشک و شکننده ...

چرا؟!!

 

5 _‌ این نیز بگذرد ... 


  

ای دوست مدد، خادم دربار تو باشم

با دست تهی در صف انصار تو باشم

یک برکت جانانه به عمر و نفسم ده
تا بانفسم مجری افکار تو باشم

آخر چه شده روزی من اینهمه کم شد
محروم ز یک لحظه ی دیدار تو باشم

ترسم بود این بار به منزل نرسانم
در وقت سفر در صف اغیار تو باشم

از آمدن و رفتن خود حاجتم این است
حتی به میان کفنم یار تو باشم

شاید که دگر میکده را درک نکردم
ساقی بده جامی که گرفتار تو باشم

 که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی

 

پ. ن ) هر چی ناز کنی آقا بهت میاد ..

پ. ن )‏ میلادش مبارک...


  

یا لطیف !

آنچه را برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند

و آنچه را برای خود نمی پسندی برای دیگران هم مپسند .

 

یادتان هست ، ابتدایی بودیم ، درست یادم نیست چندم ابتدایی ، اما همان سالها بود که این سخن معروف حضرت علی (ع) را توی کتابهایمان خواندیم و حفظ کردیم و هنوز هم کمابیش به یاد داریم و به کار می بریم !

به کار می بریم نه به معنای این که عمل می کنیم ، به معنای این که ذکر زبانمان هست ...

دریغا عمل !

 

فکرش را بکنید چه گلستانی می شد دنیا ، اگر هر کس، همانی را که برای خودش دوست داشت ، برای دیگران هم خواستار بود !

و از کارهایی که خودش را نارا حت و اذیت می کند در مورد دیگران هم پرهیز می کرد ...

این روزها این جمله ی معروف در ارتباط با آدمها ، مدام توی ذهنم می آید و می رود ...

دلم می خواهد به دوستانم ...

به رئیسم ...

به همکارم ...

به ...

بگویم ؛‌ چرا تمام آن چیزهایی که خودت را اذیت می کند و گاهی زندگی ات را مختل می کند ، برای دیگران به کار می بری ؟!!

روزی هزار بار تکرار می کنم ، یعنی ناخواسته است؟!! و بعد خودم را دلداری می دهم که حتما ناخواسته است !!‌

حتما !!

و باور می کنم و بر اساس باورم زندگی می کنم ، اما ....

اما چیزی که خراب می شود سخت جبران پذیر است و گاهی اصلا قابل جبران نیست ...!! 

ای خداوند حبیب !

به هر ریسمانی که آویختیم برید

بر هر شاخه ای که نشستیم ، شکست

بر هر ستونی که تکیه زدیم ، افتاد

تنها تویی که حق محبت را تمام و کمال ادا می کنی ، به ما هم الفبای محبت بیاموز


  

1 -

تو قول دادی ...

بیا ...

این من ...

این تو ...

کو قول ...؟!!

 

2-

همه ی تقصیر ها گردن تو همه ی حماقت ها پای من...
تقسیم عادلانه ایست
 
3-
هیچ موجودی در دنیا تنفربرانگیز تر از «عاشق نیم بند » نیست !
 
4

آغاز انسان ، دلتنگی است ...!!

 

بهشت خدا زیر پای تو

بهشت من برق چشمهای تو ...

 

6

هنوز حرفهایت تمام نشده بود

که در باورم مردی ... !

 

7

این روزها " لیلی نام تمام دختران زمین است "(1)  ...

بی خود خودت را به آب و آتش نزن ...

1 ) نام کتاب عرفان آهار نظری

 

8

دلم قلمرو جغرافیای ویرانیست

هوای ناحیه ی ما همیشه بارانیست

پ . ن ) انگار قرار نیست هیچ وقت گرمایی باشد ...

 

9

آنجا که ازدواجی بدون عشق صورت بگیرد 

حتما عشقی بدون ازدوج در آن رخنه خواهد کرد ...

 

10

مانده ام با این همه اعتماد به نفس  

چرا نفست این قدر ضعیف است !!

 

11

نمی دانم چه وقت ...

اما بلاخره سر کلاف گم شد ...

 

12

 در برابر عده ای فقط سکوت جواب میدهد...

خدا کند ما جزء آنها نباشیم ...

 

13

خوب است گاهی

نگاهی به شناسنامه ات بیندازی

 

14

نه فقط آش ..

که همه چیز

با دو آشپز شورش در می آید

 

15

و قاف حرف آخر عشق است

آنجا که نام کوچک قیصر آغاز می شود

و عین حرف اول عشق است

آنجا که نام بعضی های دیگر آغاز می شود

.

.

.

خودت را اذیت نکن

حرف اول و آخر و وسط اسم تو هیچ ربطی به عشق که هیچ ، به هیچ چیز مقدس دیگری هم ندارد

 

 

 


  




طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ